سرباز حرم
سرباز حرم

سرباز حرم

از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می ‏رسید.

مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است. بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند، اسیر کرد. میان این اسرا، یک دختر کوچک هم دیده می ‏شد. این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه ‏اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می ‏رفت.

از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می ‏رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می ‏دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می ‏گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود.

مأموران خرابه پرسیدند: چه خبر شده است؟ گفتند: دختر خردسال امام حسین(علیه السلام)پدرش را خواب دیده است و او را می خواهد. آنان سر بریده حضرت را در درون طبقی نهادند و روی آن را با پارچه ای پوشاندند و جلوی او گذاشتند. شدت ضعف و گرسنگی، کودک را به توهّم انداخته بود. او گریه می کرد و می گفت: من که غذا نخواستم؛ من پدرم را می خواهم. مأموران گفتند: این پدرت است.

وقتی رقیه (علیهاالسلام)روپوش را کنار زد، سر بریده پدر را به سینه چسباند و دلسوزانه می گفت: «یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الّذِی خَضَبَکَ بِدِمَائِکَ؟ یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی قَطَعَ وَرِیدَکَ؟ یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی اَیتَمَنِی عَلی صِغَرِ سِنِّی؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَقِیَ بَعدَکَ نَرجُوهُ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلیَتِیمَةِ حَتَّی تَکبرُ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَیَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلعُیُونِ البَاکِیَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّایِعَاتِ الغَریبَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَعدُکَ؟ وَا خَیبَتَاه مِن بَعدِکَ، وَا غُربَتَاه! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی لَکَ الفِدَاءُ! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی قَبلَ هَذَا الیَومِ عُمیَاءٌ! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا اَری شَیبَکَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ»22

(ای پدر! چه کسی صورتت را با خون سرت رنگین کرد؟ چه کسی رگ های گلویت را برید؟ چه کسی مرا در این خردسالی یتیم کرد؟ چه کسی بانوان را در پناه خود می گیرد؟ چه کسی زنان بیوه شده را آشیان می دهد؟ چه کسی اشک از چشم های اشک بار پاک می کند؟ چه کسی زنان آواره را مأوا می دهد؟ چه کسی موهای پریشانمان را می پوشاند؟ پس از تو که... وای بر خواری پس از تو؟ وای از غریبی!کاش پیش از دیدن این روز کور می شدم! کاش چهره در خاک می بردم و محاسن تو را خونین نمی دیدم.)

سپس آن قدر گریه کرد تا از هوش رفت و ناله اش برای همیشه خاموش گردید. صدای گریه بالا گرفت و مصیبتی دیگر بر دل داغدار اهل بیت نشست و این گونه واپسین شبِ زندگانیِ کوتاه فرشته غم، با غصه سپری شد و بدن مجروح و ستم دیده او را در همان خرابه به خاک سپردند. او روز اول صفر به آن ویرانه آمد و پس از چهار شب، در پنجم صفر سال 61 هجری، به سوی پدر شهیدش پر کشید. مرقد مطهر حضرت رقیه علیها السلام در سوریه نزدیک به قبر حضرت زینب علیها السلام است.


☘️ هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ ☘️

از کسانی که بسیار عیب جو و سخن چین هستند ،
پیروی مکن ...
☘️ هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ ☘️

◄ سوره قلم، آیه 11


هرچه ناگواری در زندگی احساس می کنیم، خیال می کنیم ازبیرون به ما می رسد.

هرچه ناگواری در زندگی احساس می کنیم، خیال می کنیم ازبیرون به ما می رسد.
فلانی چقدر برای من رفیق بدی است ؛ نه خیر. بگوئیم، چون خدا را فراموش کردیم، همه از آن است ولی به این بهانه ها ظهور پیدا می کند.
ما بهانه تراشی می کنیم که فلانی باعث شد فلان جور شد. خدا می فرماید : چون از ذکر، روی گردان شدید اینگونه است.
مثلا فلان کس که کم خونی دارد، در دمای 15 درجه هم می لرزد در حالی که آن یکی که چربی و قند و فشار خون زیاد دارد، برعکس در همان هوا، گرمش می شود. در هوای چهار درجه، نفس می کشد و کیف هم می کند. هوا، همان است که هرکس در درون خودش احساس می کند.

کسی که به ذکر خدا رسیده مشکلات زندگی برای او حساب دیگری دارد. تا می رسد به آنجا که با همه مشکلات، می فرماید: " خدایا این قربانی را از ما قبول کن " اشاره دارد به قول حضرت زینب سلام الله علیها برسر جنازه حضرت سیدالشهداء علیه السلام یا در مجلس یزید، آن حضرت می فرماید: "ما به غیر از خوبی ندیدیم "(ما رایت الاجمیلا - لهوف ص 160 )

این حرف، دنیا را تکان می دهد. مصیبت هائی که دنیا را می گریاند، می گوید ما هیچ چیزجززیبائی ندیدیم. جز این نیست که او در ذکر خداست.


جلسات استاد